طاعون نا معلوم

تعجبی نیست این اغراض
آمال ِ سوداگریست
نمی بینید
این نردبان خسته کننده
این چشمهای در به در
این سوزنهای جوالدوز را
تعجبی نیست
گونه ی دیگریست با غایتی مبهم
چه خواهید گفت
شکار سایه ها چیز تازه ای نیست
چه خواهید دید
قهرمانان وهم انگیز خیالی را
صاف و چکیده
تابناکتر
قرن باز طفل می زاید
شعرم هم بوی برگریزان نمیدهد
چه خواهید شنید
نا آزموده تر هنوز طاعون نا معلوم می پراکنید
هنوز بی ملاحظه
عادی هستید
طاعون نا معلوم
در آسمان ستاره***
+ نوشته شده در چهارشنبه ششم بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۱ ب.ظ توسط ★